۱۳۸۵/۰۷/۰۹

بیا نیه


با سلام
من یک ا یرا نی آ زا د ا ند یش و د موکرا سی خواه ا سیر د ر سرزمین محد ود یت ها هستم.
سرزمینی که در آن علاوه بر محدود بودن دیدن و شنیدن - پوشیدن و خوردن - گفتار و اندیشه
عشق و احساس: آرزوهایم نیز محدود هستند.
سالهای زیادی از عمرم در ظلم و بی عدالتی - تحمیل و تحقیر - فقر و تنگدستی و حسرت و
افسوس گذشت.
استبداد آزادی ام را گرفت و خفقان جوانی ام را.
می خواهم فریاد تظلم سر دهم وکمک بطلم - توجه جهانیان را جلب کرده و خواب آلودگان
عافیت طلب را هم اگر بشود بیدار کنم حاکمیت جمهوری اسلامی ایران ناقض کاملا" آشکار حقوق بشر بوده و انسان در این -
حکومت فاقد آزادی اندیشه و رای است. زندگی در بند استبداد دینی حاکم بر ایران وحشتناک
و طاقت فرساست و تمام دنیا در برابر آن مسئولند و باید پاسخگو باشند همانقدر که در مقابل
فقر و گرسنگی - جنگ و تروریسم وتخریب طبیعت و محیط زیست می بایست مسئول و
پاسخگو باشند.
جامعه ایرانی داخل کشور در بی تفاوتی و خوابی سنگین فرو رفته و به سوی زوال فرهنگی -
پیش می رود. این جامعه فقط تلاش می کند زنده بماند و حاضر است برای آن بهای گزافی
بپردازد در حالیکه برای آزادی خود نا امید و شکست خورده است و چشم به معجزه بسته و
حاضر نیست حتی ذره ای از غنائم بدست آورده از جنگ با خودی را از دست بدهد.
برای این جامعه باید گریست و هر چه سزیعتر به دادش رسید.
دنیای عجیبی داریم. یکی در ناز و نعمت - دیگری در هلاکت فقر و تنگدستی. کشوری -
ثروتمند با مردمی شاد و تندرست - مردمی هم رنجور در کشوری جنگ زده یا آشوب خیز.
کشورهایی فعال و البته اهل معامله و در دیگر سو کشورهایی خنثی و بی مصرف .
سازمان مللی بی فایده و ضعیف در کنار شورای امنیتی متفرق و فرصت طلب . کشورهای
مسئله داری چون کوبا - چین - روسیه و سوریه حقوق ملتی چون ایران را نادیده می گیرند
و مطامع سیاسی شان را دنبال می کنند و در مقابل کشورهای آزاد و قدرتمندی چون آمریکا
آلمان - انگلیس - فرانسه و ژاپن حقوق حقه ملت ایران را که همانا آزادیست وسیله ای برای
معاملات سودمند خود قرار می دهند .واقعا" ما در چه عصری زندگی می کنیم. ارتباطات و
اطلاعات یا اقتصاد و سیاست ؟
فرمول های رسیدن به آرامش جهانی و یکدست شدن دنیای کنونی بسیار ساده است. -
چرا همه از آن غافلیم نمی دانم ؟
می توان با تقویت قدرت اجرایی سازمان ملل و انحلال شورای اقتصادی امنیت در همه جا
صلح را حکمفرما کرد .با بوجود آوردن قانون اساسی بین المللی و یکپارچه آزادی و دموکراسی
را می توان به راحتی اشاعه داد .اگر حکومت های مستبد - غیر مردمی و نا مشروع را به
رسمیت نشناسیم جای حاکمان مستبد و زور مدار را هر چه تنگ تر خواهیم کرد و بالا خره
میبایست از ملت های تحت ستم واسیر حمایتی سریع و صریح داشت همچون حمایتهای
بی پرده ای که به هنگام زلزله - سیل - قحطی و گرسنگی صورت می گیرد .
تنها راه رهایی ملت ایران از ظلم وبی عدالتی رژیم حاکم بر آن : یکپارچگی -
هم صدایی و مبارزه جدی و رسمی نیروهای اپوزیسیون خارج از کشور می باشد .
نه انقلابی صورت خواهد پذیرفت و نه رهبری یارای رهبری این قوم شکست خورده را
دارد . کودتا و جنگ وخونریزی هم چاره ساز نیست .به همین منظور پیشنهاد مبسوطی
با عنوان " تشکیل کنگره ملی ایران در تبعید " دارم که برای نقد و بررسی ارائه می دهم .
این روش را قابل اعتماد و اجماع دانسته و آنرا منطبق با منطق جهان امروز می بینم .
برای مبارزات سیاسی مدنی و بدون خطر داخلی - شیوه های اطلاع رسانی جمعی -
بدون در دست داشتن رسانه - بایکوت نیروهای سرسپرده و خیانت کار - اعلام مواضع
شخصی در خصوص تحولات داخلی و بین المللی و البته ارائه راه کارهایی برای کمک
به تاسیس و سازماندهی هر چه بهتر "کنگره ملی ایران" مطالبم را در وبلاگم :
((www.japelgroup.blogspot.com))
منعکس کرده و حتی المقدور آنها را از طریق ایمیل به اطلاع رسانه های آزاد دنیا (به
امید ترجمه و انعکاس ) قرار می دهم .
من ضعیف و رنجورم . بسیار آسیب پذیر و وحشت زده هستم . آرزویی جز رسیدن -
به آزادی نداشته و چیزی گرانبها تر از زمان برای هزینه کردن ندارم . از تمام مردم
آزاد اندیش و عاشق دنیا میخواهم به من ومردم کشورم کمک کنند و داشته ها - نعمت ها
و قوای خود را با ما تقسیم کنند .

در حسرت آزادی / ساکن سرزمین محدودیت ها

هیچ نظری موجود نیست: